دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۰۳

قدرت گوش دادن همدلانه را بپذيريد.

انجام پروژه هاي دانشجويي ارزان قيمت

۶ بازديد

ماركوس مي گويد: گوش دادن همدلانه به معناي گوش دادن به آنچه دانش آموز بايد بگويد - "احساسات قوي و تجربيات دردناك" دانش آموز است - و پاسخ ندادن است. نه اطمينان بخش ، نه مشاوره. فقط گوش دادن. اين نوع گوش دادن در حالي كه به طرز فريبنده اي ساده است ، مي تواند به دانش آموزان در ايجاد مهارت هاي خودتنظيمي كمك كند. اين به اين دليل است كه يك چرخه بين فردي قدرتمند را آغاز مي كند. "كسي به شما مي آيد ، احساسات خود را بيان مي كند ، و به جاي اين كه براي حل مشكل وارد شويد ، شما به حرف هاي او گوش مي دهيد. اين بسيار اعتمادساز است در حال حاضر ، اين شخص نه تنها آرامتر است و بهتر مي تواند مشكلات خود را حل كند ، بلكه مي خواهد دوباره به شما بازگردد ، بيشتر به اشتراك بگذاريد. ماركوس توضيح مي دهد و هرچه بيشتر بتوانيد درباره آنها و نيازهاي آنها بياموزيد ، شما بيشتر به عنوان مدير و معلم مي توانيد به نيازهاي آنها پاسخ دهيد.

تنها يك رابطه با يك مراقب در طول عمر مي تواند رشد مغز را تغيير داده ، آسيب ها را بهبود بخشد و يادگيري را تقويت كند. ... اگر مربيان به مهارت و خودآگاهي مجهز باشند تا اين كار را به طور سيستماتيك انجام دهند ، مي توانيم خيلي بيشتر از اين كار كنيم. "

او مي افزايد كه گوش دادن همدلانه همچنين مي تواند به رهبران مدرسه در ايجاد روابط قوي تر و مثبت تر با كاركنان كمك كند.

براي ايجاد فضايي براي گوش دادن همدلانه ، مربيان مي توانند فرصت هاي ارتباطي يك به يك را در بررسي هاي برنامه ريزي شده يا ساعات اداري در اولويت قرار دهند. از آنجا كه اين نوع گوش دادن مي تواند به صورت حضوري ، زوم يا تلفني انجام شود ، اين مهارتي است كه همه مربيان ، صرف نظر از شيوه يادگيري ، مي توانند از آن براي ايجاد روابط امن تر استفاده كنند.
3. آسيب پذيري واقعي را تمرين كنيد.

اغلب ، مربيان از نياز به اعمال اقتدار در فضايي خودداري مي كنند ، بنابراين از به اشتراك گذاشتن نااميدي ها يا احساسات واقعي خودداري مي كنند. ماركوس مي گويد ، اين امر مانع از ايجاد دلبستگي هاي ايمن مي شود و فرهنگ اجتماعي-احساسي يك مدرسه را محدود مي كند. در عوض ، او پيشنهاد مي كند ، مربيان بايد تجربيات خود را مستقيماً به اشتراك بگذارند. هنگامي كه يك نفر آسيب پذيري را نشان مي دهد ، شخص ديگري باز مي شود. تنها در اين صورت است كه روابط مي تواند شكوفا شود.

اين عمل روابط دانش آموز و معلم را تقويت مي كند ، اما همچنين براي ايجاد فرهنگ ايمني بيش از حد در مدرسه كليدي است. ماركوس مي گويد: "هرچه مديران بتوانند همدلي و خودآگاهي را الگو قرار دهند ، هرچه بيشتر بتوانند سفر خود را با معلمان به اشتراك بگذارند و آسيب پذير باشند ، تربيت كنندگان را بيشتر ترغيب به مشاركت در كار مي كند."

اگر به صورت حضوري آموزش مي بينيد ، مي توانيد جزئيات شخصي را در مبادلات غيررسمي با دانش آموزان و همكاران به اشتراك بگذاريد. اگر شما در حال آموزش آنلاين هستيد ، ماركوس مي گويد ، مي توانيد از فرصت هاي مجازي مانند فيلم هاي مقدماتي ، بازيگران حيوان خانگي يا مهماني هاي رقص Zoom استفاده كنيد تا شخصيت خود را به جامعه مدرسه خود معرفي كنيد.
4. فرصت هايي را براي مربيان فراهم كنيد تا درمان خود را انجام دهند.

تدريس در اصل كار بين فردي است. اين نياز به سطح بالايي از هوش هيجاني دارد. به گفته ماركوس ، وقتي مربيان به كار نزديك مي شوند و آمادگي بار اجتماعي-عاطفي را ندارند ، روابط متضرر مي شود. توصيه او؟ به مربيان دسترسي به فضاها و منابعي را بدهيد كه بتوانند درون نگري و درمان خود را انجام دهند. وقتي از معلمان دعوت مي شود تا در فرآيند درماني براي بازكردن داستانها و محركهاي شخصي خود شركت كنند ، مي تواند منجر به رشد عاطفي اجتماعي شود. هرچه بيشتر مربيان بتوانند هوش اجتماعي- عاطفي خود را بهبود بخشند ، دانش آموزان بيشتري مي توانند ياد بگيرند و احساس امنيت كنند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.